بازم دندون
اریان نازنینم وقتی می خوای دندون در بیاری ابریزش شدید بینی و اسهال میگیری.عروسکم امشب وقتی داشتم خوابت میکردم اصلا نفست نمی اومد.خیلی اعصابم خورد شد. ما دیشب رفتیم خونه خاله و به مادرجون که دلش حسابی واست تنگ شده بود سر زدیم. یه اتفاق بد هم برات افتاد.دیروز وقتی باباجون علی(بابای بابا)داشت برات اسپند دود میکرد تو یهو دستت رو بردی جلو و زدی بهش.دوتا انگشت ناز دست چپت سوخت.دیروز غروب یهو دیدم که رو انگشتات تاول زده.اینقدر ناراحت شدم که به سختی تونستم خودمو کنترل کنم تا گریه نکنم.آخه با مامان جون(مامان بابا)بودیم خونه یکی از دوستاش.دیشب تو خواب هی بیدار میشدی و گریه میکردی.نمیدونم شاید...
نویسنده :
مامان آریان
0:29